عنوان | بازدید |
شعر مورد دار ایرج میرزا! | 684630 |
سوتی های اخیر شبکه 3 و.... | 25937 |
تو عروس کسی اگر بشوی..از زبان شاعران متفاوت|شعر | 21339 |
کوچه های نمناک(شعر بلند ولی بسیار زیبا) | 14726 |
چای دونفره در کنار آتش! | 13223 |
شلوار جاستین بیبر | 12297 |
اسیر عشق | 10168 |
لالبی الا لبت لا بوس الا بوسه ات|شعر | 9497 |
♥بهارنارنج♥
♥تحمل نداره نباشی♥...♥دلی که تو تنها خدا شی♥
شعر|یعنی میشه...
یعنی میشه که ما دو تا یه روزی به هم برسیم؟
مهم فقط رسیدنه ، حتی اگه کم برسیم
یعنی میشه خوشی بیاد دور ما توری بکشه؟
به آرزوهاش برسه هر کی که دوری بکشه؟
یعنی میشه شب بشینم دست روی موهات بکشم؟
کاشکی بدونم چقـَدَرباید مکافات بکشم
یعنی میشه که شونه هات فقط پناه من باشه؟
چرا تا حالا نشده ، شاید گناه من باشه
یعنی میشه که دستامون با هم مثه یه رشته شه؟
هر یکیمون برای اون یکی درست مثه فرشته شه
یعنی میشه با هم واسه خوشبختی زحمت بکشیم؟
یه خواب راحت بکنیم ، یه آه راحت بکشیم
یعنی میشه بازم بگی دیوونتم من ، دیوونت؟
دوباره عاشقم بشه اون دل مثل رودخونت
یعنی میشه با هم باشیم من و خدامون و خودت؟
درست مثه تولدم ، درست مثه تولدت
یعنی میشه که جای من فقط روی چشات باشه؟
تکیه کلام تو بازم ، من میمیرم برات باشه؟
یعنی میشه فقط یه بار خدا به ما نگا کنه؟
میگی نمیشه ولی من ، همش میگم خدا کنه
یعنی میشه تو دفترش یه لحظه اسم ما باشه؟
یه چیزی بشکنه فقط ، اونم طلسم ما باشه
نویسنده : بهارنارنج | تاریخ : جمعه 13 شهريور 1394 |
موضوعات مرتبط : شعر، عاشقانه، ، |
برچسب ها : شعرنوشته,عاشقانه,شعر عاشقانه, |
فغان سعدی
یار با ما بی وفـــایی میکند بی گنــاه از من جدایی میکند
شمع جانم را بکشت آن بی وفا جای دیگر روشنایی میکند
میکند با خویش خود بیگــــانگی با غریبـــان آشنـــایی میکند
جو فروش است آن نگــار سنگدل با من او گنــدم نمایی میکند
یار من اوباش و قلاش است و رند برمن او خود پارسایی میکند
ای مسلمـــانان بفریــــادم رسید کان فلانی بی وفــــایی میکنـد
کشتی عمرم شکستست از غمش ازمن مسکین جــدایی میکند
آنچه بـا من میکنـــد اندر زمــــان آفت دور سمـــایی میکنــد
سعدی شیرین سخن در راه عشق از لبش بوسی گدایی میکند
شما
نویسنده : بهارنارنج | تاریخ : پنج شنبه 5 تير 1393 |
موضوعات مرتبط : عاشقانه، ، |
برچسب ها : شما,بوی عطر,دور بودن عشق,بهارنارنج,شعر عاشقانه,عاشقانه, |
گفتگو...
"گفتگو"
من میگم بهم نگاه کن
تو میگی که جون فدا کن
من میگم چشمات قشنگه
تو میگی دنیا دورنگه
من میگم چقدر تو ماهی
تو میگی اول راهی
من میگم بمون همیشه
تو میگی ببین نمیشه
من میگم خیلی غریبم
تو میگی نده فریبم
من میگم خوابتو دیدم
تو میگی دیگه بریدم
من میگم هدف وصاله
تو ولی میگی محاله
من میگم یه عمره سوختم
تو میگی قلبمو دوختم
من میگم چشماتو وا کن
تو میگی منو رها کن
من میگم خیلی دیوونه ام
تو میگی آره میدونم
من میگم دلم شکستست
تو میگی خوب میشه خستست
من میگم بشین کنارم
تو میگی دوست ندارم
من میگم بهم نظر کن
تو ولی میگی سفرکن
من میگم واسم دعا کن
تو میگی نذر رضا کن
من میگم قلبمو نشکن
تو میگی من میشکنم من
من میگم واست میمیرم
تو میگی نمیپذیرم
من میگم شدم فراموش
تو میگی نرفتم از هوش
من میگم که رفتم از یاد
تو میگی نمرده فرهاد
من میگم باز شدی حیرون
تو میگی بیچاره مجنون
من میگم ازم بریدی
تو میپرسی ناامیدی
من میگم واسم عزیزی
تو میگی زبون میریزی
من میگم تو خیلی نازی
تو میگی غرق نیازی
من میگم دلم رو بردی
تو میگی به من سپردی؟
من میگم کردم تعجب!
تو میگی دیگه بگو خب!؟
من میگم تنهایی سخته
تو میگی این دست بخته
من میگم دل تو رفته
تو میگی هر روز هفته
من میگم راه تو دوره
تو میگی چاره عبوره
من میگم میخوام بشم گم
تو میگی حرفای مردم
من میگم نگذری ساده
تو میگی آدم زیاده
من میگم دل به تو بستن؟!
تو میگی اینقده هستن!
من میگم تنهام میزاری؟
تو میگی طاقت نداری
من میگم خدا به همرات
تو میگی چه تلخه حرفات
من میگم اهل بهشتی
تو میگی چه سرنوشتی
من میگم تو بی گناهی
تو میگی چه اشتباهی
من میگم که غرق دردم
تو میگی میخوام بگردم
من میگم چیزی میخواستی
تو میگی تشنه ی راستی!
من میگم برو کنارش
تو میگی رفته پیش یارش
من میگم باتو چیکار کرد؟
تو میگی کشت و فرار کرد
من میگم چیزی گذاشته؟
تو میگی دو خط نوشته!
من میگم بختش سیاهه
تو میگی اون بی گناهه
من میگم رفته که حالا؟!
تو میگی مونده خیالا
من میگم میاد یه روزی
تو میگی داری میسوزی؟
من میگم رنگت چه زرده!
تو می پرسی برمیگرده؟
من میگم بیاد الهی
تو میگی که خیلی ماهی
من میگم ماهت سفر کرد
تو میگی تو رو خبر کرد
من میگم هرکی با ماهش
تو میگی بار گناهش
من میگم تو بی وفایی
تو میگی بریم یه جایی
من میگم دلم اسیره
تو میگی نه خیلی دیره
من میگم خدا بزرگه
تو میگی زندگی گرگه
من میگم عاشق پرنده ست
تو میگی معشوق برنده ست
من میگم خدانگهدار
تو میگی تا چی بخواد یار
من میگم که تا قیامت
برو زیبا به سلامت...!
نویسنده : بهارنارنج | تاریخ : دو شنبه 12 تير 1391 |
موضوعات مرتبط : شعر، عاشقانه، ، |
برچسب ها : گفتگوی بلند,عاشق و معشوق,عاشقانه,بهارنارنج,شعر,شعر عاشقانه,عکس عاشقانه, |
پنج وارانه...
پنج وارونه چه معنا دارد ؟!
خواهر کوچکم از من پرسید
من به او خندیدم
کمی آزرده و حیرت زده گفت
روی دیوار و درختان دیدم
باز هم خندیدم
گفت دیروز خودم دیدم
امیر پسر همسایه
پنج وارونه به خاطره میداد
آنقَدَر خنده برم داشت که طفلک ترسید
بغلش کردم و بوسیدم و با خود گفتم
بعدها وقتی غم
سقف کوتاه دلت را خم کرد
بی گمان می فهمی
- پنج وارونه چه معنا دارد.
نویسنده : بهارنارنج | تاریخ : جمعه 5 خرداد 1391 |
موضوعات مرتبط : عاشقانه، ، |
برچسب ها : پنج وارانه,عاشقانه,شعر عاشقانه,شعر,قلب, |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 63 صفحه بعد |